شــــــــــــــــــــینیلی
شــــــــــــــــــــینیلی

شــــــــــــــــــــینیلی

منتظرم

ای دله تنهام

 بسه چشم انتظاری

من موندم و شب هام

شبای بی قراری

چرا تنهام میزاری

چرا تنهام میزاری

باز اون چشات

دوباره اومد به یادم

باز اون نگات

منو داده به بادم

خدا برس به دادم

ای خدا برس به دادم

 

(( چقدر زدم برات خودمو به آتش و برف احساس یخ زدن و سوختن قاطی شدن الان دیگه دلم شده برات یه ذره فکرت نمیره از ذهنم بیرون یه لحظه یاد نگاهت میوفتم دستام میلرزه دیگه رد کردم امید رو از همه !!! )) 

 

(( یه نگاه میکنم به در یه نگاه میکنم به تلفن یه حس بهم میگه خاطرات رو مچاله کن چطور فراموشت کنم تویی نفس برام نزاش توی دنیا واسم هیچ کس مرام یه حس بهم میگه که عمر من شده تلف !!! ))